بسم الله
صدای بهار به گوش میرسد و همگان خوشحال از آمدنش...
همه جا حرف از آمدن بهار است
مردم خود را زیبا میکنن تا با رویی خوش به بهار خوش آمد بگویند
خانه های خود را آراسته میکنن...
و همچنان خوش حال و منتظر رسیدن بهار...
مدتهاست که این داستان تکرار میشود...
گویی برای همگان عادی و تکراری شده است...
تیک تاک تیک تاک،صدای زمانه است که مژده میدهد بهاری دوباره در راه است
و همچنان خوش حال و منتظر رسیدن بهار...
ولی در دلهای عاشقان بغض و حسرت است که سینه هایشان را می سوزاند
در دل این گونه خواهند گفت...
اگر ذره ای فقط ذره ای برای آمدن بهار مطلق و همیشگی این چنین انتظار میکشیدن و خود را آماده میکردن
هیچ وقت لازم نبود یک سال به انتظار بهاری دیگر بنشینند
و این گونه است که برای عاشقان منتظر بهار،بهاری دیگر است...
یکسال گذشت و جمعه هایش تمام شدن و بهار دلهای شکسته عاشقان نیامد...
و غزل انتظار همچنان ادامه دارد...
برای آمدنش خودمان را بهاری کنیم...
یامحمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه:(شادی روح داداش حسن فاتحه و صلوات)
پرچم در ابرها ماندگار است...
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
مشهد الرضا...
حرم اقامون رضا...
ورودی صحن(؟زرنگی؟) اگه رو به گنبد وایسی سمت چپ میشه...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه
پرچم کوش؟
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
ایستگاههای امام حسین(ع) و امام خمینی(ره) در مترو تهران به کاله تغییر نام یافت!
کاله" در گویش طبری به دو معنای پستان گاو یا گوسفند و زمینی که درآن چیزی کشت نشده اطلاق میشود.
مترو تهران در اقدامی نابخردانه و تبلیغی، در بالای تابلوهای راهنمای داخل واگن قطارهای خود، نام "کاله" را بر بالای نام امام حسین (ع)، امام راحل و شهید نواب صفوی، قرار داده است.
در این تابلوهای راهنما، تبلیغ شرکت کاله طوری درج شده است که نام این بزرگواران در زیر نام کاله قرار گرفته است.
برخی نیز با فرستادن لعن بر دشمنان ائمه اطهار و بدخواهان بنیانگذار جمهوری اسلامی ناراحتی خود را از این اقدام ناپسند ابراز میداشتند.
از طرفی یک نام را چند بار میتوان برای ایستگاههای متعدد استفاده کرد؟
منبع:رجا نیوز
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
من کی هستم؟
تو گوشم چی خوندن از امام خمینی؟
رهبر کبیر انقلاب اسلامی
پسوند اسم شما چیه؟
خمینی
یه حساب دو 2 تا چهارتاس دیگه
وقتی شخصی که با اسم خمینی تو همه جهان میشناسنش میاد موضع گیری میکنه در مورد برنامه ای مستند در مورد فرمایشات
امام خمینی(هر نقدی میخواد باشه)
یعنی داره چرغ سبز نشون میده به کسایی که دنبال همین مسائل هستن برای بهونه گیری های سیاسی...برای ایجاد زیگزاگ میان نظام و دولت و خواص و مردم و در اخر خود امام خمینی خدا بیامرز . این نامه ای که سید حسن نوشت به صدا و سیما خیلی از حرف و حدیث هایی که نسبت به ایشون میشد متاسفانه مهر تایید بخوره البته بعد از مدتی که رو نمایی شده بود!!
ایشون اگه خیلی دلشون میسوخت که ارزش های امام داره زیر سوال میره میتونستن رسانه ای نکنن و خصوصی مطرح کنن...کجای دنیا وقنی رهنمودها و نصیحت های رهبر یک انقلاب بزرگ که در حال فراموشی هست میان دوباره گوش زد می کنن مورد موضع گیری سو یا حتی نقد قرار میگره؟ اخه خدا وکیلی بخونید نامه سید حسن به صدا و سیما خندتون(گریه) میگره...کلیک کنید
اصلا خود ایشون و دفتر نشر امام میره زیر سوال که چرا تا الان همچین برنامه ای یا شبیه به این با اون همه ارشیو جمع و جور نکردن!!
این ور نوه امام گیر میده به برنامه مستند(مستند یعنی همه چیز رو سند و اسناد جمع اوری شده)
خیلی حرف هستا...برنامه مسند یعنی جای هیچ حرف و حدیثی نیست...
اگه کسی با این سخنرانی های امام که در برنامه مستند شاخص پخش شد بخواد نظرش در مورد امام برگرده بهتر که اصلا بمیره...
بدبختی اینجاس که رسانه های غربی هم با استناد به حرفهای اقای نوه موشک های فرهنگی خودشون پرتاب میکنن سمت خاک ما...میگیم نزنید چی جواب میدن با حروف بزرگ مینویسن: سید حسن خمینی نوه امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی اینگونه گفتن...
از اون ور بنی صدر تکذیب میکنه...یعنی یه راستا قرار میگره خواسته یا نا خواسته
دنبال چی هستی اق سید حسن خمینی؟؟!! چراخواص وشما فکر میکنید مردم چشاشون بستس گوشاشون کر؟
همین که اقای نوه باعث شد دوباره رسانه های غربی تحریک بشن یعنی نقطه سیاه...
این مطالب کی باید رو بشه؟نزدیک به روز 22 بهمن...روز وحدت ملت...خیلی درد داره...
اقای ضرغامی خوب جواب دادند که با این یه تیکه اش حال کردم:به زبون خودم میگمااا:شما اگه دلتون می سوخت 8 ماه پیش کجا بودید که امام و ارزش های امام که الان دم از خدشه دار شدنش میزنید زیر سوال رفته بود...کلیک کنید
خلاصش اینکه کرکره این طور بقالی ها خیلی وقت اومده پایین
میدون آزادی پایه اید دیگه؟(مثل خوره ها)22 بهمن
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه
پرچم رفته فضا(مُده)
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
چند سالی بود که تولد و شهادتش اذن میگرفتمو میرفتم کارت میزدم که ما هنوز غلامتیم...
بهمون میگفتن خیلی قشنگ حال میده بدون هیچ منتی...
میخواستم باور کنم ولی هنوز به اونجا نرسیده بودم که درکش کنم...
سیب چرخید و چرخید تا اینکه ...
تا اینکه زدو مارو زیر میزی قبول کرد بین کسایی که واسه نوکری میان پابوسش...
تا یه مدت نمیدونستم چرا...
هر چی گشتم تو دلمو مخمو روحم دیدم نه اصلا راه نداره...ما کجا اینجا کجا؟؟
خیلی داغونیما یه چیز میگم یه چیز گفته باشم!!
یه خورده بالاوپایین کردم دیدیم هیچی نیست جز با مرام بودنش...
یا امام رئوف...یا امام نازم...یا امام باحالم...یا امام سخاوتمندم...یا امام عشقم...
چند ماهی هست که اجازه داده شبا با دیدن صحن خوشگلش خوابمون ببره...
اجازه داده وقتی پنجره خونمون باز میکنیم نسیم دلنوازش روح ادمو مست کنه...
اخ اخ اخ چه حالی میده بچه محل امام رضا باشی...
کفشداری 12...سقاخونه یه گوشه...گوهرشاد رو به رو ضریح...
دیگه نمیشه...هستیم، کنارشیم...دور میشیم تصویرش بکگراند دلمونه...
وقتی اونجا هستی یعنی همه چیز داری...نگو جو گیر شدیا این حرفا...به خدا این طور نی...اصلا به تو چه...
بیخیال دنیا و گور بابا سیاست و تهران و اخبار...
امام رضای خونم اومده بود پایین...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه...
پرچم بال بال میزنه...(جَلد یگان فقط)
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
اینقزه این در اون در زدیم...بالا پایین کردیم...چپ و راست کردم تا راه روشن خودمون گم کردیم...نه نه گم نکردم...راهه سر جاشه ما گم شدیم...اره اره این بهتره...وقتی راهه روشنی که برات نقاشی کردن خط خطی میکنی و حتی شاید پاره پورش بکنی همین میشه دیگه...
وقتی شک میکنی این راهه من درسته یا نه 100 راهه دیگه جلوت نمایان میشه...بدبدختی از همین جا شروع میشه...
بدبختی چیه؟اینکه راهتو اشتباه داری میری و از این مهم تر اینکه از راه اصلی داری دور میشی...
ولی اگه تو دلت به جز خدا و بنده های خوبش کسی دیگه خودشو جا کرده باشه میری تو خاکی و به احتمال زیاد پنچر میشی...
توی تنهاترین تنهایی ها خدا با منه...چون خدامه..خلقشم..بندشم..همه بگن نه اون بالا صدا میاد بله نه نه جانم...
ما که داریم دنده عقب میزنیم به لطف مهربونیش...
بچه که بودم میخواستم خدارو بوس کنم و ازش تشکر کنم سجاده بابامو میرفتم باز میکردم مهرشو ور میداشتم کلی بوسش میکردم الانم بچه ام ولی...
خلاصه اینکه تنها ترین تنها ترین ها هم که باشی خدا هست به خدا...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه...
پرچم بال بال میزنه ها
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
مبارک باشه عیدانه...
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
نظرات دیگران
بسم الله
نمیگم بنده خوبی بودم،میگم تو بنده نوازی...
نمیگم گناه کار نیستم،میگم تو ستار العیوبی...
نمیگم کج نرفتم،میگم تو میبخشی...
نمیگم دل امام زمانمو نشکوندم،میگم تو پا در میونی کردی...
نمیگم تو دلم پر نبود از بدی ها،میگم تو دلمو روشن کردی...
نمیگم بی معرفت نبودم،میگم تو با معرفتی...
نمیگم پشت کردم به خیلی چیزا،میگم تو پناهنده هستی...
نمیگم خاک تو سرم با این گذشته داغونم،میگم ایول به تو که بهم امید دادی...
خلاصه اینکه خیلی میخوامت که گذاشتی بازم با تمام پرویی بگم اقا اجازه میشه نقطه سر خط؟؟!!
خیلی دوست دارم نه به خاطر اینکه خلقم کردیاااا نه نه، به خاطر اینکه گذاشتی دوسِت داشته باشم...
فقط فقط یه چیزی هست اینجا!!خودت خوب منو میشناسی یه لحظه خودمو به خودم بسپاری گند میزنما...
من نوکرتم به خودت قسم...حواست به ما باشه کج و کوله نریم تو این زمونه وانفسا...هر جا هم رفتیم بزن تو گوشمون، فقط نگی برو دیگه نیا که میمیرما...قربون خدام بررررررررم من...
خدا خدا خدا...
خلاصه اینکه میدونم الان تو جو شب قدر هستمو این حرفا!! دعا که بر ما ها عیب نیست...خدا جونم این حال و احوال باحالو ازم نگیر و لا غیر!!
بازم بگمااااا...خیلی خیلی میخوامت..خارجیا چی میگن؟!اهان اهان
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان
بسم الله
به رفیق میرسم بهم میگه روزه هستی؟
به بقال سر کوچه میرسم میگه روزه هستی یا نه؟
من موندم این سوال یعنی چی؟یعنی کسی که سالم باشه میتونه روزه نگیره؟
سوال کردنش یعنی چی؟اینقدر یعنی ادمها بی معرفت شدن؟
تو شهر ما که زیاد فرقی بین ماه رمضون با بقیه ماه ها نداره!!
اینجا انگار اصلا هیچ بویی از دین که هیچی کاری بهش ندارم
هیچ بویی از انسانیت نبردن!!
وقتی آب سردکُنهای کنار خیابون نگاه می کنم میفهمم که دارن
خجالت می کشن !!
اخه لامستب اون آدامس دیگه چیه تو دهنت می چرخونی؟
آدمها دیگه همه چیز یادشون رفته...
میدونی از چی آتیش میگرم؟؟
ما چقدر بدبختیم که یه بازیکن مسلمان داخل یکی از بهترین تیم های اروپا بازی میکنه(اینتر) و حاضر داربی شهر میلان از دست بده ولی حکم خدا رو زمین نندازه...بعد آدمهایی که ...!!...!!!
از این آتیش میگرم که سر در همه شهرهای ما نوشتن،
به شهر شهید پرور اینجا یا انجا خوش آمدید..
شرم باد برمنو تو و همه آدمهایی که اسم و تعداد شهدای شهرمون یدک میکشیم ولی کنارمون دارن بطورعلنی همه ارزش های دینی و اعتقادی ما رو پاره پوره میکنن و فقط با نگاهی آروم و لبخندی نرم از کنار آنها عبور میکنیم(اخه تو این زمونه باید رنگ جماعت شد وگرنه نه بهت شیر دولتی میدن نه سوار تاکسی میتونی بشی نه کارت راه میوفته)
بازم دم ساندویجی محلمون گرم که یه پرده کشیده جلو مغازش که طرف میاد روزه خوری میکنه مردم نبیننش!!
من از خودم میترسم که نتونم داغ بودن اون اصل کاری رو،
روی دستام تحمل کنم!!
توکل به خدا،والله...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه...
پرچم نقطس...
به قلم یک امُلیسم : محمد یگان